کنسل کردن
سازه
قسم خورده
دقت لازم
شرایط محلی
مشخصات فنی
سهم قابل توجه
تامین حرارت یا گرما
تولید کردن
خروجی مولد یا ژنراتور
پیکربندی سیستم
راندمان، بهره وری
موقت
دستاورد
خوشبختی
خجالت
سرقت
بازیابی، بهبود
تغییر مسیر دادن
شجاعت
سخاوت
معافیت
دشمنی
مانع
ازبین بردن، نابود کردن
برخورد کردن
جاذبه
شاخک
چانه زدن
رای گیری
نگهداری شده، ذخیره شده
انباشته، تپانده شده
نفی
شگفت زده، غافلگیر شده
اغلب
استقامت کردن
محافظت کردن
مشخصات
متقابلا، یکدیگر
اختراع
سواستفاده
ترتیب زمانی
مدل، پیشنهاد
ترجیحا
آمادگی
شعار
یک زمانی، یک مدتی
حل و فصل کردن
غریزی، خودبخودی
خو کردن، عادت کردن
محاصره
انتقال، گذار
دیدن، درنظر گرفتن
مطرح کردن، یادآوری
پیشامد، واقعه