.
سرشناس
معروف
مجالس
جمع مجلس انجمن
حلاوت
شیرنی
خرم
شاد و سرخوش
شاهد
زیبارو
ساقی
کسی که نوشیدنی پذیرایی میکند در شعر:معشوق
ارادت
میل
متضاد طلاوت
زهر
فوق الهاده
شگردانگیز
فلسفه
علم به حقایق موجودات بر اساس توانایی بشر
حکمت
دانش و معرفت
بی نظیر
بی همتا
نامی
سرشناس
سکوت باغ را شکست
کنایه از بر هم زدن ارامش
مکتب خانه
مدرسه های قدیم
بهانه
دلیل نابجا
دانش دست و پا شکسته
کنایه داشن ناقص
طراوت
تازگی
تعارف
زیاده روی در ادای احترام
تاسف بار
غمناک
لب گزید
کنایه از افسوس خوردن
رمیده
گریخته
وجد
هیجان
هلهله
فریاد شادی
صدراعظمی
نخست وزیری
شیوع
فاش شدن
خرافات
اعتقادات ناشی از نادانی
از قضا
اتفاقا
صبا
باد خنک از جانب شمال شرقی و نماد پیک و خبررسان بین عاشق و معشوق
سبا
سزرمینی در عربستان
بیدادگری
ظلم
استعمار
ابادانی مفهوم سیاسی:تصلت کشوری قدرتمند بر کشوری ضعیف برای استفاده از متابع و ثروت
تنگنا
سختی
توطئه
نقشه کشی برای نابوذی کسی
عارف
خداشناس
رهگذران
عابران
درم
پول
عقیده خلل
ایمان ضعیف
واقف
اگاه
موضع
جایگاه
ولایت
سرپرستی
قدس سره
پاک و مقدس گردان. او را
دل سپاری
عاشق شدن
دوگانگی
اختلاف
وحدت کلمه
هم عقیده شدن
فرزانه
دانا
زایا
افریننده
انسجام
یکپارچگی
رشادت
شجاعت
فضیلت
برتری
درونمایه
محتوا
ارمان
ارزو و امید
جلوه‌گر
پدیدار
شرافت
بزرگواری
کرامت
بخشندگی
ستم ستیز
مبارزه با ظلم
تف
گرما
سخنور
سخن‌دان(منظور شاعر)
دوات
جوهر در شعر/ظرفی که در ان جوهر می ریزند
کوثر
چشمه ای در بهشت
خامه
قلم
با سوز
با اه و ناله
خسرو
پادشاه
دل سوخته
کنایه از رنج
دیده تر
چشم گریان
بر
سه معنی: بیابان/پهلو/میو
شط
رود بزرگ
عطشان
بسیار تسنه
بعث
حکومت صدام
اسرا
جمع اسیر
مصمم
استوار
مضیقه
تنگنا
فی المجلس
فورا
سر در گریبان
گوشه گیری(در متن به فکر فرو رفتن)
اخلاص
پاکی نیت
منزه
پاک
شیرحق
لقب امام علی
دغل
فریب
غزا
جنگ
خدو
اب دهن
ولی
دوست
کاهلی
سستی
بی محل
نابجا
مامور
مطیع
گوا
دلیل
ار
حرص
سرا
خانه